تشهد اخیر:
باز نبی صل اللّه وعلیه وسلم بعد از به اتمام رساندن رکعت چهارم برای تشهد آخری می نشست ، و در تشهد اول که شما حکم آن چیزها را داده بودید حکم همه آنرا در این تشهد نیز می دادید ، بلی شما در این تشهد تورک می فرمودید
حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ ، قَالَ: حَدَّثَنَا اللَّيْثُ ، عَنْ خَالِدٍ ، عَنْ سَعِيدٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَلْحَلَةَ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ عَطَاءٍ ، وَحَدَّثَنَا اللَّيْثُ ، عَنْ يَزِيدَ بْنِ أَبِي حَبِيبٍ ، وَيَزِيدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَلْحَلَةَ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ عَطَاءٍ ، أَنَّهُ كَانَ جَالِسًا مَعَ نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَذَكَرْنَا صَلَاةَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ أَبُو حُمَيْدٍ السَّاعِدِيُّ : أَنَا كُنْتُ أَحْفَظَكُمْ لِصَلَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَأَيْتُهُ إِذَا كَبَّرَ جَعَلَ يَدَيْهِ حِذَاءَ مَنْكِبَيْهِ، وَإِذَا رَكَعَ أَمْكَنَ يَدَيْهِ مِنْ رُكْبَتَيْهِ ثُمَّ هَصَرَ ظَهْرَهُ، فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ اسْتَوَى حَتَّى يَعُودَ كُلُّ فَقَارٍ مَكَانَهُ، فَإِذَا سَجَدَ وَضَعَ يَدَيْهِ غَيْرَ مُفْتَرِشٍ وَلَا قَابِضِهِمَا وَاسْتَقْبَلَ بِأَطْرَافِ أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ الْقِبْلَةَ، فَإِذَا جَلَسَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ جَلَسَ عَلَى رِجْلِهِ الْيُسْرَى وَنَصَبَ الْيُمْنَى، وَإِذَا جَلَسَ فِي الرَّكْعَةِ الْآخِرَةِ قَدَّمَ رِجْلَهُ الْيُسْرَى وَنَصَبَ الْأُخْرَى وَقَعَدَ عَلَى مَقْعَدَتِهِ، وَسَمِعَ اللَّيْثُ يَزِيدَ بْنَ أَبِي حَبِيبٍ، وَيَزِيدُ مِنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَلْحَلَةَ، وَابْنُ حَلْحَلَةَ مِنِ ابْنِ عَطَاءٍ، قَالَ أَبُو صَالِحٍ : عَنْ اللَّيْثِ كُلُّ فَقَارٍ، وَقَالَ ابْنُ الْمُبَارَكِ : عَنْ يَحْيَى بْنِ أَيُّوبَ ، قَالَ: حَدَّثَنِييَزِيدُ بْنُ أَبِي حَبِيبٍ ، أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَمْرٍو حَدَّثَهُ كُلُّ فَقَارٍ.
(رواه البخاري 828، وأبو داود 730، والترمذي 293، وقال: حديث حسن صحيح)
یَحیی بن بُکیر برای ما حدیث نقل کرد و گفت: لیث از خالد، از سعید، از محمد بن عمرو بن حَلحَله، از محمد بن عمرو بن عطاء روایت کرد. و نیز لیث از یزید بن ابیحبیب و یزید بن محمد، از محمد بن عمرو بن حَلحَله، از محمد بن عمرو بن عطاء روایت نمود که او با گروهی از یاران پیامبر صلیالله علیه و سلم نشسته بود. پس درباره نماز پیامبر صلیالله علیه و سلم سخن گفتیم. ابوحُمید ساعدی گفت: من از همه شما نمازش را بهتر به یاد دارم. دیدم وقتی تکبیر میگفت، دستهایش را برابر شانههایش قرار میداد. و هنگامی که به رکوع میرفت، دستهایش را بر زانوهایش مینهاد سپس پشتش را صاف میکرد. وقتی سرش را از رکوع بلند میکرد، راست میایستاد تا هر مهرهاش در جای خود بازگردد. و هنگامی که به سجده میرفت، دستهایش را نه پهن میکرد و نه جمع، و نوک انگشتان پاهایش را رو به قبله قرار میداد. و وقتی در دو رکعت مینشست، بر پای چپش مینشست و پای راستش را برپا میداشت. و اگر در رکعت آخر مینشست، پای چپش را جلو میآورد و پای دیگر را راست مینمود و بر نشیمنگاه خود مینشست.
لیث از یزید بن ابیحبیب و یزید از محمد بن حَلحَله و او از ابن عطاء شنیده بود. ابوصالح از لیث نقل کرد: «هر مهره در جای خود بازمیگردد». و ابن مبارک از یحیی بن ایوب روایت کرد که گفت: یزید بن ابیحبیب برایم نقل کرد که محمد بن عمرو به او گفت: «هر مهره در جای خود بازمیگردد».